سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیا می دانید که

مطالب علمی در حوزه های گوناگون

بازاریابی دیجیتال و جذب مشتری

چگونه بازاریابی دیجیتال به جذب مشتریان جدید کمک می کند

بازاریابی دیجیتال

کسب‌وکارها برای جذب مشتریان جدید و از بین بردن رقابت، نیاز به حضور آنلاین دارند. برای انجام این کار، شرکت ها در بازاریابی دیجیتال سرمایه گذاری می کنند تا پیام هایی را برای مخاطبان خود در چندین پلت فرم ارسال کنند.

تخمین زده می شود که هزینه تبلیغات دیجیتال جهانی در سال 2023 به 485 میلیارد دلار برسد که حدود 50 میلیارد دلار افزایش یافته است. این اعداد نشان می دهد که بازاریابی دیجیتال چقدر رقابتی است و چقدر برای کسب و کارها حیاتی است.

 

در طول این مقاله، اجزای بازاریابی دیجیتال و تاکتیک های مختلف بازاریابی را که تضمین شده برای جذب مشتریان جدید هستند، مورد بحث قرار خواهیم داد.

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

بازاریابی دیجیتال نوعی کمپین بازاریابی است که بر روی رایانه، تلفن، تبلت یا سایر دستگاه های الکترونیکی ظاهر می شود. این عمل فروش کالا و خدمات از طریق کانال‌های مختلف مانند رسانه‌های اجتماعی، سئو، ایمیل و اپلیکیشن‌های موبایل است.

 

ویدئوهای آنلاین، تبلیغات نمایشی، بازاریابی موتورهای جستجو، تبلیغات اجتماعی پولی، تبلیغات PPC مانند تبلیغات Bing و پست‌های رسانه‌های اجتماعی همگی نمونه‌هایی از انواع مختلف بازاریابی دیجیتال هستند. می توان آن را هم به صورت آنلاین و هم آفلاین انجام داد و هر دو برای یک استراتژی بازاریابی دیجیتالی جامع ضروری هستند.

 

مولفه های دیجیتال مارکتینگ

بازاریابی دیجیتال

بازاریابی سئو

بهینه سازی موتور جستجو (SEO) ابزاری است که توسط بازاریابان دیجیتال در تلاش برای حفظ کسب و کار خود در صدر SERP های گوگل استفاده می شود. به گفته آژانس استرالیایی SEO Advantage، مشاغل کوچک برای بهبود دید آنلاین وب سایت خود برای جذب مشتریان بیشتر به سئو نیاز دارند.

 

برای انجام این کار، سازندگان محتوا زمانی را صرف تحقیق در مورد کلمات کلیدی و تجزیه و تحلیل وب سایت های رقبا می کنند و سپس کلمات کلیدی را به صورت استراتژیک در محتوای خود قرار می دهند. کلید سئوی موثر، درک مخاطبان هدف است که به شما امکان می‌دهد به ذهن آنها وارد شوید و هدف جستجو را بفهمید.

 

به عنوان یک تخمین، گوگل روزانه حدود 5.6 میلیارد جستجو دریافت می کند که همه به میلیاردها نتیجه منجر می شود. به طور معمول، جستجوگران برای دریافت پاسخ از صفحه اول عبور نمی کنند. بنابراین، اگر می خواهید شانسی برای رسیدن به بالاترین سطح داشته باشید، به سئو نیاز دارید.

 

بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی

بیش از 4 میلیارد کاربر فعال در سیستم عامل های رسانه های اجتماعی وجود دارد که معادل نیمی از جمعیت جهان است. این بدان معناست که مخاطبان بالقوه زیادی در انتظار استفاده از آن هستند و می توان به صورت رایگان به آن دست یافت. بازاریابان رسانه‌های اجتماعی نحوه تعامل کاربران با پلتفرم‌های مختلف را درک می‌کنند، که به آنها اجازه می‌دهد محتوای هدفمند ایجاد کرده و در زمان مناسب منتشر کنند.

 

بازاریابی ایمیلی

با کمال تعجب، علیرغم حجم ایمیل های ارسال شده به جعبه های هرزنامه، بازاریابی ایمیلی بالاترین بازگشت سرمایه (ROI) را در بین هر تکنیک بازاریابی دارد. اگر تنها یک دلار برای بازاریابی ایمیلی خرج کنید، بازگشت سرمایه بالقوه شما 36 دلار است که سود بزرگی است. از طریق وب سایت خود، می توانید یک لیست پستی ایجاد کنید که می تواند برای ارسال تبلیغات هدفمند استفاده شود. درک اینکه چگونه ایمیل های خود را هدف قرار دهید آسان است، زیرا آنها ترجیحات خود را هنگام بازدید از سایت شما به شما واگذار می کنند.

 

بازاریابی محتوایی هدفمند

بازاریابی هدفمند یکی از مفیدترین ابزارها در کتاب بازی یک بازاریاب دیجیتال است، زیرا به کسب و کارها اجازه می‌دهد دقیقاً آنچه را که می‌خواهند ببینند به مرورگرها نشان دهند که تجربه‌ای شخصی‌سازی شده را فراهم می‌کند.

 

برای مثال، اگر وبلاگی پر از محتوای مفید راه اندازی کنید، دانش آموزی می تواند از سایت شما بازدید کند و فقط مطالب مرتبط را مشاهده می کند. اگر لینک های وابسته به وب سایت خود را وارد کنید، درآمد بالایی خواهید داشت.

 

دنیا هر سال دیجیتالی‌تر می‌شود، به این معنی که کسب‌وکارها باید در بازاریابی دیجیتال خود نوآور باشند. برای شروع تولید مشتریان جدید به صورت آنلاین، می توانید از روش هایی که در بالا توضیح داده شد استفاده کنید و برای کسب و کار خود برنامه ای ایجاد کنید. سپس، با گذشت زمان، آخرین روندها را به روز کنید و استراتژی بازاریابی دیجیتال خود را بر این اساس تغییر دهید.

 

دلایلی که چرا به دیجیتال مارکتینگ نیاز دارید

حضور آنلاین

هدف اصلی بازاریابی دیجیتال افزایش دیده شدن شرکت شما به صورت آنلاین است. شرکت‌ها از شخصی می‌خواهند که از حضور مناسب و قانع‌کننده در تمام پلتفرم‌های آنلاین موجود در سطح جهانی اطمینان حاصل کند.

 

وقتی میلیون ها نفر برند شما را می بینند، شانس شما برای رشد کسب و کارتان افزایش می یابد. در غیر این صورت، شرکت شما ثابت خواهد ماند و از نظر اندازه یا دامنه گسترش نخواهد یافت. بازاریابی دیجیتال به منظور تضمین رشد مداوم و گسترده اجتناب ناپذیر است.

 

آگاهی از برند

اولین قدم در هر نوع بازاریابی این است که برند خود را در معرض دید عموم قرار دهید. گام مهم بعدی این است که به آن افراد درباره شرکت خود بگویید و آنها را با چیزهایی که ارائه می دهید و آنچه را که نمی دهید آشنا کنید.

 

از طریق دیجیتال مارکتینگ، می توانید به راحتی به مخاطبان عمومی و کاربران اینترنتی خود دسترسی داشته باشید و همچنین مشتریان بالقوه را برای ورود به قیف فروش شرکت خود ترغیب کنید. هرچه افراد بیشتری از شرکت شما آگاه باشند، شانس شما برای تبدیل آنها به مشتریان پولی بیشتر است.

اخبار مربوط به محصول/خدمت خود را پخش کنید

کسب‌وکارهایی که به‌روزرسانی‌های مکرر و پیشنهادات فروش را منتشر می‌کنند باید این خبر را به مشتریان هدف خود منتقل کنند. در دنیای امروز، مشتریان اغلب در سراسر جهان پراکنده هستند.

 

فرض کنید در رسانه های اجتماعی و اینترنت حضور فعال ندارید. در این صورت، به سختی راه دیگری برای اطلاع اکثر دنبال کنندگان خود در مورد تغییر وب سایت یا نمایه رسانه های اجتماعی شما وجود ندارد. ممکن است از جلب توجه بسیاری از مشتریان بالقوه غافل شوید. در نتیجه، پیشنهادات فروش کمک زیادی به درآمد کسب و کار شما نخواهد کرد.

 

استراتژی بازاریابی پویا

با گذشت زمان، هر برندی باید استراتژی بازاریابی خود را تغییر دهد تا بتواند خود را با بازار در حال تحول سازگار کند. عوامل متعددی وجود دارد که ممکن است باعث شود روش تبلیغ شرکت خود را تغییر دهید. برخی از عوامل ممکن است داخلی باشند، مانند تغییر نقش های رهبری یا فرهنگ سازمان شما.

 

عوامل دیگر بیرونی هستند. فرض کنید روند جدیدی در جهان وجود دارد که رقبای شما در حال پیگیری و موفقیت در آن هستند. شما باید به سرعت استراتژی های خود را تغییر دهید تا رقابت را حفظ کنید. فقط دنیای دیجیتال به شما اجازه می دهد تا تغییراتی ناگهانی و کارآمد برای سازگاری با این تغییرات ایجاد کنید.

 

دسترسی جهانی

به لطف توسعه اطلاعات و فناوری، هیچ محدودیت جغرافیایی یا کشوری برای بازاریابی برند خود وجود ندارد.

 

مهم نیست که شما یا کسب و کارتان در کجا قرار دارد، پلتفرم های دیجیتال تمام دنیا را در کف دستان شما می آورند. تعداد کل خریداران و مشتریان بالقوه شما از زمانی که کل جهان به بازار شما تبدیل می شود، افزایش می یابد. شما می توانید به راحتی بدون صرف هزینه های زیادی برای بازاریابی و آگاهی میلیون ها نفر از برند خود، به بازار جهانی دست پیدا کنید.

 

نحوه جذب مشتریان جدید با استفاده از بازاریابی دیجیتال

به یاد داشته باشید که مشتریان شما آنلاین هستند

زمانی که شخصی به کسب و کار شما علاقه مند است، چه در جایگاه شما باشد و چه در مورد برند شما کنجکاو باشد، اولین کاری که انجام می دهد این است که به صورت آنلاین درباره شما تحقیق کند.

 

مشتریان انتظار دارند در عصر دیجیتال امروزی یک وب سایت و حضور در رسانه های اجتماعی پیدا کنند. آنها ممکن است به دنبال بررسی باشند تا بدانند دیگران در مورد شرکت شما چه می گویند و اینکه آیا آن مکان مناسبی برای انجام تجارت است یا خیر. مصرف کنندگان نظرات آنلاین برای مشاغل محلی را با نرخ 87 درصد مطالعه می کنند که از سال 2019 تا 2020 افزایش 6 درصدی را نشان می دهد.

 

اگر مشتری بالقوه نتواند شما را آنلاین پیدا کند، ممکن است به این نتیجه برسد که شرکت شما قانونی نیست.

 

مخاطب هدف خود را بشناسید

یکی از زیبایی های دیجیتال مارکتینگ این است که به راحتی می توانید با مخاطبان هدف خود و مشکلات آنها آشنا شوید. برای اینکه محصول/خدمت خود را به عنوان یک راه حل عالی برای مشکل آنها قرار دهید، این اطلاعات بسیار مفید است.

 

برای به دست آوردن بینش، می توانید یک مکالمه را شروع کنید یا نظرسنجی را در رسانه های اجتماعی یا از طریق یک وبلاگ انجام دهید. هر نظر یا پاسخ نظرسنجی را که در طول فرآیند دریافت می کنید، یادداشت کنید.

 

استفاده از بازاریابی دیجیتال، حدس و گمان را از تعیین مشتریان شما حذف می کند و به شما امکان می دهد ارتباطات را شخصی سازی کنید و هدف گذاری را اصلاح کنید.

 

برای مشتریان خود در دسترس باشید

کسب و کار شما باید در جایی که مشتریان شما حضور داشته باشد، آنلاین است. هر محصول یا خدماتی که شخص به دنبال آن باشد، به احتمال زیاد جستجوی خود را با گوگل آغاز خواهد کرد. اگر حضور آنلاین دارید، اما یافتن رقبای شما آسان تر است زیرا در جستجو رتبه بالاتری دارند، ممکن است هنوز پیدا نشوید. به همین دلیل بسیار مهم است که با اولین نامی که مشتری در جستجوی گوگل پیدا می کند، از رقبا پیشی بگیرید.

 

کلمات کلیدی در تحقق این امر بسیار مهم هستند، بنابراین مطمئن شوید که بهترین کلمات کلیدی (دم بلند و دم کوتاه) را برای کسب و کار خود درک می کنید. همچنین باید سوالات ساده‌ای را نیز بگنجانید که مشتریان ممکن است به پاسخ‌های سریع بخواهند، مانند مکانی که در آن قرار دارید، ساعات کاری و جزئیات محصول یا خدمات شما.

مشتریان را به سمت خود سوق دهید

مشتریان شما آنلاین هستند، پس شما هم باید آنلاین باشید. هر زمان که شخصی بخواهد محصول یا خدمات خاصی را بخرد، تقریباً مطمئناً جستجوی خود را با گوگل آغاز می کند. گاهی اوقات، رقبای شما ممکن است برای آنها راحت تر پیدا کنند زیرا در نتایج جستجو رتبه بالاتری دارند. بنابراین، ضروری است که با اولین نامی که یک مشتری احتمالی در حین انجام یک جستجوی اولیه در گوگل پیدا می کند، از رقبا پیشی بگیرید.

 

کلمات کلیدی و عملکرد سئو نقش مهمی در رتبه بندی بالاتر برای موتورهای جستجو دارند. همچنین باید سؤالات ساده‌ای را که مشتریان احتمالی می‌خواهند به آنها پاسخ سریع داشته باشند، بگنجانید، مانند موقعیت مکانی، ساعات کاری و جزئیات محصول یا خدمات.

 

در عصر دیجیتال امروزی، اپلیکیشن‌های موبایل به لطف استفاده گسترده از گوشی‌های هوشمند، برای همه نوع کسب‌وکار ضروری شده‌اند. یافتن یک محصول یا خدمات از طریق اپلیکیشن موبایل اغلب راحت‌تر از جستجوی آنلاین است. به عنوان مثال، یک تجارت الکترونیکی را در نظر بگیرید. شما می توانید با ارائه یک اپلیکیشن تجارت الکترونیک کاربرپسند، تجربه خرید را برای مشتریان خود ساده کنید.

 

اگر به دنبال راه حل های مناسب هستید، بسیاری از شرکت ها خدمات توسعه اپلیکیشن تجارت الکترونیک سفارشی را ارائه می دهند. از طرف دیگر، می توانید توسعه دهنده اپلیکیشن موبایل را استخدام کنید


تفاوت مدیریت بازاریابی و مدیریت فروش

مدیریت فروش در مقابل مدیریت بازاریابی

تفاوت مدیریت بازاریابی و مدیریت فروش

اگرچه مدیریت فروش و مدیریت بازاریابی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند، اما هر کدام دارای ویژگی های متمایز خود هستند که آنها را متمایز می کند.

مدیریت بازاریابی چیست؟

مدیریت بازاریابی شامل انتخاب بازارهای هدف، به دست آوردن و حفظ مشتریان از طریق ایجاد ارزش عالی برای مشتری است. محصولات و خدمات ارائه شده باید مطابق با الزامات بازار هدف طراحی شوند. قیمت گذاری، ارتباطات و توزیع موثر برای ایجاد جایگاهی در بازار استفاده می شود. یک برنامه قطعی با در نظر گرفتن شرایط موجود و آینده بازار ارائه می شود. مدیریت بازاریابی به اجرای نهایی این برنامه ها با هدف نهایی دستیابی به اهداف سازمان توجه دارد. اساساً حول محور برنامه ریزی، اجرا و کنترل کمپین ها یا مارکتینگ پلن های بازاریابی می چرخد.

مدیریت فروش چیست؟

فرآیند تکامل نیروی فروش، همگام سازی عملیات فروش و اجرای تکنیک های فروش که به کسب و کار کمک می کند تا به طور مداوم به اهداف فروش خود دست یابد، مدیریت فروش نامیده می شود. فرآیندهای مدیریت فروش دقیق برای افزایش عملکرد فروش برای هر اندازه از عملیات یا هر صنعتی ضروری است. فرآیند مدیریت فروش می تواند تفاوت بین بقا و شکوفایی در یک بازار رقابتی فزاینده باشد. سه جنبه از مدیریت فروش در فرآیند فروش وجود دارد:

 

عملیات فروش
استراتژی فروش
تجزیه و تحلیل فروش

 

 

مدیریت فروش در مقابل مدیریت بازاریابی

 

 

مدیریت فروش عمدتاً با مدیریت عملیات فروش سازمان سر و کار دارد. عمدتاً به فروش واقعی محصول یا خدمات مربوط می شود. طیف وسیعی از فعالیت‌هایی مانند استخدام و آموزش پرسنل فروش، رسیدن به اهداف فروش، تهیه گزارش‌های فروش و غیره در حیطه اختیارات آن است.

 

از سوی دیگر، مدیریت بازاریابی، برند را می سازد. بازار را از محصولات یا خدمات موجود آگاه می کند. از منابع و فعالیت های بازاریابی برای ایجاد تقاضا استفاده می شود. مدیریت فروش در مقابل مدیریت بازاریابی زمانی آشکارتر می شود که این دو را در پارامترهای مختلف مقایسه کنیم:

 

گرایش:

مدیریت بازاریابی نیازهای انسان را مشخص می کند و با ارائه محصولات/خدمات مورد نیاز آنها را برآورده می کند. مدیریت فروش به ترغیب مشتریان به خرید کالاها/خدمات ارائه شده توجه دارد.

 

تمرکز:

مدیریت بازاریابی بر نیازهای بازار تمرکز دارد در حالی که مدیریت فروش در درجه اول با نیازهای سازمان سر و کار دارد.

 

محدوده:

مدیریت فروش به محصول و جریان محصول به سمت مشتری مرتبط است. مدیریت بازاریابی شامل کلیه فعالیت هایی است که جریان کالا را به خریدار تسهیل می کند مانند تبلیغات، فروش، تحقیق، رضایت مشتری، خدمات پس از فروش و غیره.

 

هدف، واقعگرایانه:

مدیریت بازاریابی به دنبال شناسایی نیازهای مشتری برای ایجاد محصولاتی است که نیازهای آنها را برآورده کند. هدف مدیریت فروش تبدیل خریداران به خریداران است.

 

فروش در مقابل نقش های بازاریابی

 

 

فروش و بازاریابی از وظایف تجاری درون سازمان هستند. نقش فروش و نقش بازاریابی در حوزه خود بسیار متفاوت است.

 

مسئولیت های شغلی یک مدیر فروش عبارتند از:

 

  • برآوردن نیازهای مشتری
  • ارزیابی عملکرد فروش
  • پیش بینی بودجه فروش
  • برخورد با تامین کنندگان و توزیع کنندگان
  • نمایندگی شرکت در نمایشگاه ها و رویدادها
  • کنترل کمی و کیفی کالا قبل از فروش.

 

 

نقش مدیر بازاریابی شامل:

 

  • هماهنگی بین ذینفعان مختلف مانند مشتریان، سرمایه گذاران، رقبا، تامین کنندگان و غیره.
  • طراحی و بررسی کمپین های بازاریابی.
  • انجام تحقیقات بازار.
  • برگزاری رویدادهای مختلف.

 

 

اگرچه مدیریت فروش و مدیریت بازاریابی در حوزه و حوزه های تمرکز خود بسیار متفاوت هستند، اما هدف آنها یکی است و آن تأثیر مطلوب بر تولید سرنخ و درآمد است.


انواع بازاریابی

انواع بازاریابی

انواع بازاریابی

بازاریابی فقط یک تلاش برای همه نیست. انواع مختلفی از کمپین های بازاریابی بسته به اینکه مشتریان سازمان زمان خود را در کجا سپری می کنند و ترجیح می دهند چگونه به آنها دسترسی پیدا کند، وجود دارد. در زیر هشت نوع محبوب بازاریابی آورده شده است:

 

 

انواع دیجیتال مارکتینگ

 

بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی

بازاریابی رسانه های اجتماعی شامل استفاده از کانال های رسانه های اجتماعی (مانند اینستاگرام، توییتر و یوتیوب) برای ایجاد یک برند، ارتباط با مشتریان، افزایش ترافیک وب سایت و افزایش فروش است. این پلتفرم‌ها ثابت کرده‌اند که ابزارهای بازاریابی عالی هستند زیرا توانایی آموزش مشتریان در مورد محصولات، شخصی‌سازی تجربیات مصرف‌کننده در رسانه‌های اجتماعی و تعامل با مخاطبان را دارند، به گونه‌ای که قبلاً ممکن نبود. بازاریابان برای توسعه تبلیغات هدفمند و پست های به موقع که تعامل رسانه های اجتماعی با برندها را افزایش می دهد و درآمد را افزایش می دهد، به ابزارهای تجزیه و تحلیل داده ها متکی هستند.

 

بازاریابی محتوا

بازاریابی محتوا بر ایجاد محتوای مرتبط، جالب و با ارزش تمرکز دارد که مخاطب را جذب و تبدیل به مشتری کند. بازاریابان به این شکل از محتوا روی می آورند زیرا باعث افزایش ترافیک SEO و افزایش کمیت و کیفیت مشتریان می شود. یک مثال هوشمندانه در بازاریابی محتوا، کمپین کوکا کولا "به اشتراک گذاری یک کوکا" است. این شرکت بطری‌ها و قوطی‌های نمادین خود را با نام‌های محبوب برچسب‌گذاری کرد تا پیوند قوی‌تری با مشتریان ایجاد کند. این آزمایش چنان موفقیت چشمگیری در استرالیا داشت که در نهایت در 80 کشور جهان اجرا شد.

 

اینفلوئنسر مارکتینگ

اینفلوئنسر مارکتینگ نوعی از بازاریابی رسانه‌های اجتماعی است که بر ویروسی بودن و محبوبیت اینفلوئنسرهای رسانه‌های اجتماعی تکیه می‌کند که برای تبلیغ و تایید محصولات پول می‌گیرند. اساساً، شرکت‌ها به حساب‌های رسانه‌های اجتماعی با فالوورهای زیاد پرداخت می‌کنند تا محصول خود را در پست اینستاگرام، اسنپ چت یا حتی فیسبوک قرار دهند. اینفلوئنسر مارکتینگ هم برای شرکت و هم برای اینفلوئنسر سودآور بوده است. این شرکت به طور بالقوه میلیون ها بازدید از محصول خود دریافت می کند و اینفلوئنسر پول می گیرد. به عنوان مثال، برای رسیدن به 340 میلیون فالوور اینستاگرام دواین «راک» جانسون، شرکت‌ها باید حدود 1 میلیون دلار برای هر پست بپردازند.

 

بازاریابی سئو

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چگونه یک موتور جستجو نتایج جستجوی خود را برای درخواست خاص شما انتخاب می کند؟ چگونه می داند که در گزینه بالا چه چیزی را انتخاب کند؟ بیشتر آن به بهینه سازی موتور جستجو (SEO) مربوط می شود. سئو عمل افزایش ترافیک بدون پرداخت (معروف به ارگانیک) از طریق انواع شیوه های فنی و مرتبط با محتوا است که خواندن، درک و رتبه بندی یک سایت را برای موتورهای جستجو آسان تر می کند. بهینه‌سازی محتوا، عکس‌ها یا رویه‌های بک‌اند یک سایت، تجربه‌ای بی‌نظم و کارآمد را هم برای کاربر و هم برای موتور جستجو فراهم می‌کند و در نتیجه رتبه‌بندی بالاتری کسب می‌کند. رتبه های بالاتر ارائه شده توسط این روش بازاریابی رایگان، ترافیک را افزایش می دهد و مخاطبان معمولی را به مشتریان وفادار تبدیل می کند.

 

 

 

انواع بازاریابی سنتی

 

بازاریابی سنتی

بازاریابی چاپی

بازاریابی چاپی شامل دسترسی بازاریابان به مخاطبان هدف از طریق قالب‌های آفلاین است. بروشورها، بروشورهای آموزنده و تبلیغات پستی چند نمونه از بازاریابی چاپی هستند که بازاریابان به خانه های مصرف کنندگان می دهند یا تحویل می دهند. کسب و کارها همچنین ممکن است سعی کنند با قرار دادن تبلیغات در مجلات، روزنامه ها و سایر نشریات به مخاطبان بیشتری دست یابند. در حالی که تیم های بازاریابی بر تولید محتوای نوشتاری مختصر تمرکز می کنند، باید نحوه جفت کردن متن با تصاویر را نیز تعیین کنند. مؤثرترین مواد بازاریابی چاپی، نوشته های جذاب را با تصاویر مرتبط، طرح های رنگی مارک دار و سایر عناصر چشم نواز تکمیل می کنند.

 

بازاریابی بیلبورد

بازاریابی بیلبوردی راه دیگری برای در معرض دید قرار دادن مشتریان بیشتر با یک نام تجاری است و محتوا را در سطوح فیزیکی بزرگتر نشان می دهد. مصرف کنندگان می توانند این نوع تبلیغات را در مناطق شلوغ مانند میدان تایمز، در امتداد بزرگراه های محبوب یا روی دیوارهای ساختمان ها پیدا کنند. برخی از شرکت ها ممکن است برای بیلبوردهای تلفن همراه، قرار دادن تبلیغات در کنار کامیون ها یا وسایل نقلیه عمومی هزینه کنند. همه بیلبوردها از اصول یکسانی در بازاریابی چاپی پیروی می کنند و محتوای نوشته شده را با طرح های رنگی هماهنگ، تصاویر و سایر تصاویر ترکیب می کنند. تیم‌های بازاریابی باید با بیلبوردها خلاقیت به خرج دهند، مانند استفاده از رنگ‌های تند یا محتوای طنز، زیرا رانندگان و رهگذران ممکن است فقط چند لحظه برای دریافت پیام فرصت داشته باشند.

بازاریابی رویداد

بازاریابی رویداد بر روی رویدادهای حمایت شده و عمومی متکی است که در آن یک کسب و کار می تواند با مشتریان گفتگو کند و نام تجاری خود را از طریق مواد فیزیکی گسترش دهد. نمونه هایی از رویدادهای حمایت شده توسط شرکت شامل میزبانی یک کنفرانس یا کنفرانس آموزشی است. سازمان‌ها همچنین ممکن است به رویدادهای عمومی بپیوندند، مانند برپایی غرفه در یک جشنواره هنری محلی. شرکت ها باید موادی مانند چادرها، بنرها و آگهی ها را برای افراد علاقه مند به تیم های بازاریابی ارائه دهند. در صورت امکان، داشتن نمونه ای از یک محصول برای مشاهده مصرف کنندگان نیز مفید است. هر رویداد فرصتی را برای بازاریابان فراهم می کند تا اطلاعات خود را با مصرف کنندگان به اشتراک بگذارند و به هر سوالی پاسخ دهند، برند شرکت خود را گسترش دهند و مشتریان جدیدی به دست آورند.

 

بازاریابی محصول

بازاریابی محصول برای موفقیت یک محصول جدید حیاتی است و در بسیاری از صنایع قابل اجرا است. حتی قبل از اینکه محصول ساخته شود، این بازاریابان تحقیقات بازار شدیدی را انجام می دهند تا اطمینان حاصل کنند که محصول مناسب برای مشتریان یک شرکت است و هدف مفیدی را دنبال می کند. سپس، تیم محصول از بینش بازاریاب محصول به عنوان راهنمایی در مورد آنچه در محصول جدید گنجانده شود، استفاده خواهد کرد. همانطور که محصول در حال ساخت است، بازاریاب تیم فروش را با دانش و مواد لازم مسلح می کند که به آنها کمک می کند محصول را به مشتریان فعلی بفروشند و به مخاطبان جدید دسترسی پیدا کنند. پس از راه‌اندازی، بازاریاب محصول اطمینان حاصل می‌کند که مشتریان با مشکل پذیرش مواجه نیستند و مواد بازاریابی را ایجاد می‌کند تا مطمئن شود که محصول با گذشت زمان مرتبط باقی می‌ماند.


بازاریابی چیست

تعریف بازاریابی

بازاریابی

بازاریابی فرآیندی است که در آن عموم مردم در مورد محصولات و خدمات سازمان آموزش دیده و در مورد آنها هیجان زده می شوند. تلاش‌های یک تیم بازاریابی در تحقیقات بازار و گرایش‌های مصرف‌کننده، استراتژی پشت سایر جنبه‌های کسب‌وکار را هدایت می‌کند و به شرکت‌ها کمک می‌کند تا به طور مداوم نیازهای مصرف‌کنندگان را برآورده کنند.

بازاریابی چیست؟

بازاریابی اگر نگوییم مهم ترین جنبه یک کسب و کار است. اگر مشتریان هرگز نام آن را نشنیده باشند و چیزی در مورد آن ندانند، فروش محصولی که زندگی را تغییر می دهد چه فایده ای دارد؟ اینجاست که بازاریابان توانمند به کار می آیند. بازاریابان به شرکت‌ها کمک می‌کنند تا گرایش‌های مصرف‌کننده و صنعت را شناسایی کنند، کمپین‌ها را تدوین کنند و با نشان دادن اینکه چگونه محصولاتشان بر دیگران می‌درخشند، مخاطبان را مجذوب خود کنند.

 

بازاریابی دقیقا چیست؟ به بیان ساده، بازاریابی فعالیتی است که مردم را نسبت به یک برند و محصولات آن آگاه و به آن علاقه مند می کند، اغلب از طریق تبلیغ پیشنهادات آن به طوری که مشتریان آنها را ارزشمند یا مطلوب تلقی کنند.

بازاریابان چه می کنند؟

بازاریابی فرآیند طراحی، موقعیت‌یابی، ترویج و توزیع یک محصول یا خدمات است به گونه‌ای که مصرف‌کنندگان ارزش آن را ببینند. نقش بازاریابان اغلب افزایش آگاهی و وفاداری از برند، جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان موجود است که در نهایت باعث افزایش درآمد فروش برای شرکت آنها می شود.

چه از آن آگاه باشیم یا نه، بازاریابی در اطراف ما وجود دارد. بیلبوردهای بزرگراه، تبلیغات در تلویزیون، تبلیغات در مجلات، پست های برند در رسانه های اجتماعی و محتوای بهینه شده در یک وب سایت همگی نمونه های روزمره بازاریابی هستند.

 

یکی از معروف ترین نمونه های بازاریابی شعار نایک "فقط انجامش بده" است. ثابت شده است که جفت کردن «Just Do It» با سخنگویان ورزشکار در سطح جهانی یکی از مؤثرترین کمپین های بازاریابی در 30 سال گذشته بوده است. این عبارت با ورزشکاران رقابتی طنین انداز می شود و این حس را تقویت می کند که به خودتان فشار بیاورید تا ورزشکار بهتری باشید (البته در تجهیزات نایک شما).

 

یکی از دلایلی که بازاریابی بسیار مورد تاکید است این است که اغلب به اطلاع رسانی جنبه های دیگر کسب و کار کمک می کند. تیم های محصول، فروش و تبلیغات همگی تحت تأثیر تلاش های یک تیم بازاریابی هستند. بازاریابان با بینش های ارزشمندی مسئول هدایت تصمیمات این تیم ها هستند، بنابراین داده ها را در قالب تحقیقات بازار جمع آوری می کنند.

 

تحقیقات بازار مستلزم جمع‌آوری اطلاعات در مورد جمعیت‌شناسی کلیدی یک کسب‌وکار، تمایل آن‌ها به محصولات فعلی یک شرکت و کارهایی است که رقبای دیگر انجام می‌دهند. تحقیقات عمیق بازار یک تیم بازاریابی به تیم های محصول و مهندسی در مورد آنچه باید ایجاد کنند، تیم های فروش در مورد آنچه باید بفروشند و تیم های تبلیغاتی در مورد آنچه که باید ارتباط برقرار کنند، آگاه می کند.

چرا بازاریابی مهم است؟

بازاریابی یکی از مؤلفه های اصلی موفقیت کسب و کار است زیرا بر توانایی شرکت برای دستیابی به مشتریان، توسعه نام تجاری و درآمدزایی تأثیر می گذارد.

بازاریابی

مزایای بازاریابی

یک پایگاه مشتری ایجاد کنید

یک برند قابل اعتماد توسعه دهید

ارزش افزودن به محصولات شرکت

سود فروش بالاتری ایجاد کنید

بازاریابی به عنوان راه نجاتی عمل می کند که برندها را به مشتریان بالقوه متصل می کند. تحقیقات بازار به تیم ها این امکان را می دهد تا تعیین کنند که مخاطبان هدفشان چه کسانی هستند و پیام ها و ارتباطات خود را بر اساس آن تنظیم کنند. سپس کسب و کارها می توانند ادراک مثبتی را در بین مصرف کنندگانی ایجاد کنند که به احتمال زیاد در محصولات خود ارزش پیدا می کنند و می خرند.

 

با گذشت زمان، یک استراتژی بازاریابی خوب برنامه ریزی شده، برند و پیام شرکت را تقویت می کند. این بسیار مهم است زیرا برندسازی ثابت به مصرف کنندگان می گوید که از یک شرکت چه انتظاری داشته باشند و منجر به شهرت می شود. اگر یک کسب و کار بتواند به این انتظارات ادامه دهد و شهرت خود را برآورده کند، می تواند در بین مشتریان وفادار اعتماد ایجاد کند و به برند خود در نظر مصرف کنندگان ارزش بیافزاید.

 

پاداش نهایی این تلاش ها فروش بالاتر است و برخی از موثرترین برندها مترادف با برنده شدن و موفقیت شده اند. به عنوان مثال، بسیاری از مشتریان تنها بر اساس شهرت برند نایک، برای کفش نایکی بیشتر از کفش های یک برند ناشناس پرداخت می کنند. یک نام تجاری ایده آل، چیزی را که یک شرکت را منحصر به فرد می کند برجسته می کند، آن را از رقبا متمایز می کند و محصولاتش را به کالاهای مورد علاقه در میان مصرف کنندگان تبدیل می کند.